برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

خاکساری و فروتنی، خوی و منش ِ پهلوانان و شاهان ِ شاهنامه فردوسی ست – ( بخش ۷)


برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***

خاکساری و فروتنی، خوی و منش ِ پهلوانان و شاهان ِ شاهنامه فردوسی ست – ( بخش ۷)

***

در شاهنامه، خاکساری و فروتنی، افتادگی و متانت، خوی و منش و رسمی نا نوشته، راستین و روا و روان ست بین پهلوانان و شاهان، که در قامت خاکبوسی، آستان بوسی، کتف و یال و دست و بازو بوسی و ... رخ می نمایاند.  

***

رستم رویاروی گیو:

 چو رستم چنین گفت بر جست گیو / ببوسید دست و سر و پای نیو -

 برو آفرین کرد کای نامور / بمردی و نیروی و بخت و هنر -

 بماناد بر تو چنین جاودان / تن پیل و هوش و دل موبدان -

 چو رستم دل گیو پدرام دید / ازان پس بنیکی سرانجام دید -

 بسالار خوان گفت پیش آر خوان / بزرگان و فرزانگان را بخوان -

 زواره فرامرز و دستان و گیو / نشستند بر خوان سالار نیو -

*

رستم رویاروی کیخسرو:

 بدو گفت خسرو درست آمدی / که از جان تو دور بادا بدی -

 توی پهلوان کیان جهان / نهان آشکار آشکارت نهان -

 گزین کیانی و پشت سپاه / نگهدار ایران و لشکر پناه -

 مرا شاد کردی بدیدار خویش / بدین پر هنر جان بیدار خویش -

 زواره فرامرز و دستان سام / درستند ازیشان چه داری پیام -

 فرو بود رستم ببوسید تخت / که ای نامور خسرو نیکبخت -

 ببخت تو هر سه درستند و شاد / انوشه کسی کش کند شاه یاد -

 بسالار نوبت بفرمود شاه / که گودرز و طوس و گوان را بخواه -

 در باغ بگشاد سالار بار / نشستنگهی بود بس شاهوار -

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد