و.ک(145)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
جنگ پَشَن یا نبرد لاون
***
سرآمدِ نبردهای "همگروه" در شاهنامه، دو جنگ پشن و هماون هستند و از دیگر نبردها، شهره ترند. پَشَن یا لاوَن محل نبرد لشکریان طوس و پیران ویسه ست:
به ایران پس از رستم نامدار / نبودی چو گودرز دیگر سوار -
چنین تا بیامد ز جنگ پشن / از آن کشتن و رزمگاه گشن -
به لاون که چندان پسر کشته دید / سر بخت ایرانیان گشته دید -
جگر خسته گشت ست و گم کرده راه / نخواهد که بیند همی رزمگاه -
پَشَن، نام مکانی ست که نبرد بین پیران ویسه و طوس نوذر واقع شد و تورانیان پیروز میدان بودند و هفتاد نفر از پسران و نوادهگان گودرز در آن جنگ کشته شدند:
به لاون که آمد سپاه گشن / شبیخون پیران و جنگ پشن –
که چندان پسر پیش من کشته شد / دل نامداران همه گشته شد -
هومان به گودرز:
به گودرز گفت ار نیایی بجنگ / تو با من نه زانست کایدت ننگ -
ازان پس که جنگ پشن دیده ای / سر از رزم ترکان بپیچیده ای -
به لاون به جنگ آزمودی مرا / به آوردگه بر ستودی مرا -
و
این نبرد را نبرد لاون یا جنگ پشن گویند:
بدو گفت بیژن که ای پر خرد / جزین بر تو مردم گمانی برد -
بدان ای پدر کین سخن داد نیست / مگر جنگ لاون ترا یاد نیست –
و:
به لاون که آمد سپاهی گَشَن / شبیخون به ایران به جنگ پَشَن –
و:
یکی سرو بُد سبز و برگش گشن / بر او شاخ چون رزمگاه پشن –
و:
فردوسی نیز در مشاعره ی آغازین در نشست معارفه ی ادیبانه شان در باغی با عنصری و عسجدی و فرخی، در پاسخ به آنان، در برابر سه مصرع ِ:
چون عارض تو ماه نباشد روشن / مانند رُخَت گل نبود در گلشن -
مژگانْت همی گذر کند از جوشن / ...،
که برای سیمای سلطان محمود سروده اند، چنین می سراید:
... / مانند سنان گیو در جنگ پشن -
پشن، نام پسر گیو و بانوگشسب دختر رستم است و گویا پشن، کوتاه شده ی پشنگ ست.