برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

جنگ هماون در شاهنامه ی فردوسی - بخش ۳ - نیروهای کمکی پیران

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***

جنگ هماون در شاهنامه ی فردوسی - بخش ۳

 ***

سرآمدِ نبردهای "همگروه" در شاهنامه، دو جنگ پشن و هماون هستند و از دیگر نبردها، شهره ترند.  

***

طوس، سپهسالار سپاه ایران، فرمانِ عقب نشینی "تاکتیکی" می دهد و به سپاه ایران به کوه هماون پناه میگیرند: 

سران بریده، سوی تن برید / بنه سوی کوه همان برید – 

برانیم لشکر همه همگروه / سراپرده و خیمه، بر سوی کوه – 

که من بر گمانم که پیران به جنگ / پس ما بیاید کنون بی درنگ – 

***

نیرو های کمکی تورانیان در جنگ هماون:

خاقان از چین - منشور از هند - بیورد ، کندر و پیروز کانی از سقلاب - فرطوس از چغان ماورا النهر - غرچه از سگسار - شنگل از هند - کاموس کشانی از ماوراء النهر  - گهار گهانی، گردوی ِ وهر، شمیران ِ شکنی و  اشکبوس کشانی از هند .

 

از نیرو های کمکی تورانیان در جنگ هماون 

1 - اشکبوس کشانی ، کشته بدست رستم در جنگ هماون: 

دلیری که بد نام او اشکبوس / همی برخروشید بر سان کوس – 

بیامد که جوید ز ایران نبرد / سر هم نبرد اندر آرد به گرد – 

برآویخت رهام با اشکبوس / برآمد ز هر دو سرا سپه بوق و کوس – 

به گرز گران دست برد اشکبوس / زمین آهنین شد سپهر آبنوس – 


 2 – بیورد:

چو کاموس و منشور و خاقان چین / چو « بیورد » و چون شنگل بافرین -  

نظاره به کوه هماون شدند / نه بر آرزو پیش دشمن شدند –

 3 - پیروز کانی:


4 – کندر، از سقلاب، گردی که با بیورد از سقلاب به کمک پیران می آید:

ز سقلاب چون «کندر» شیر مرد / چو پیروز کانی سپهر نبرد -


5 - خاقان چین:

تنش زور دارد چو صد نره شیر / سر ژنده پیل اندر آرد به زیر  -


6 - شمیران شگنی،  گرد هندی،


7 - گردوی وهر، که همراه با کاموس کشانی و خاقان به یاری افراسیاب می آید:

«شمیران شگنی» و «گردوی وهر» / پراکنده بر نیزه و تیغ، زهر – 


8 - غرچه ی سگسار، سپهدار سگسار


9 - شنگل از هند :

چو سگسار «غرچه» چو «شنگل» ز هند / هوا پر درفش و زمین پر پرند - 

 

10 - فرطوس چغانی،


11 - گهار گهانی:

چغانی چو «فرطوس» لشکر فروز / «گهار گهانی»، گــَـوِ گـُـرد سوز  - 

 گهار گهانی بدان جایگاه / گوی شیرفش با درفش سیاه  - 


گهار گهانی، بدست رستم، کشته می شود: 

یکی نیزه زد بر کمند اوی / بدرید خفتان و پیوند اوی – 

بینداختش همچو برگ درخت / که بر شاخ او بر زند باد سخت – 

نگونسار کرد آن درفش کبود / تو گفتی «گهار گهانی» نبود  - 


12 - کاموس کشانی، مرد دوم لشکر خاقان، کشته بدست رستم در جنگ با خاقان:

یکی مهتر از ماورالنهر بر / که بگذارد از چرخ گردنده سر  - 

سرِ سرفرازان و «کاموس» نام / بر آرد ز گودرز و از طوس نام  - 

دلاورچو «کاموس» شمشیر زن / که چشمش ندیدست هرگز شکن  -  


۱۳ – منشور:

چو «منشور» جنگی که با تیغ اوی / بخاک اندر آید سر جنگجوی - 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد