و.ک(144,1)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
خودکشی در شاهنامه ی فردوسی – بخش ۱ - خودکشی جریره
جریره پس از کشته شدن فرود، تنها یادگار شوی جوانمرگش سیاوش، بهار امید را خار می یابد و بار گران بی فرود زیستن را بر نمی تابد:
پرستندگان بر سر دژ شدند / همه خویشتن بر زمین برزدند -
یکی آتشی خود جریره فروخت / همه گنجها را بتش بسوخت -
یکی تیغ بگرفت زان پس بدست / در خانهٔ تازی اسپان ببست -
شکمشان بدرید و ببرید پی / همی ریخت از دیده خوناب و خوی -
بیامد ببالین فرخ فرود / یکی دشنه با او چو آب کبود -
دو رخ را بروی پسر بر نهاد / شکم بردرید و برش جان بداد -