برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
نقش راز آلود ستارگان در شاهنامه ی فردوسی – بخش ۹ – افراسیاب
***
ستاره شماران در شاهنامه، "پیش بین" رخداد های آتی و نه "ره نمون و راهگشا"ی مسیر ِ رخدادهای پیش روی شاهان و پهلوانانند.
***
افراسیاب بنا به نسخه ی پیچیده شده در خواب پریشانش، کمر به قتل سیاوش "بی گناه" می بندد:
بدیشان چنین پاسخ آورد شاه/کزو من ندیدم به دیده گناه-
و لیکن ز گفت ستاره شمر/به فرجام زو سختی آید به سر-
گر ایدونک خونش بریزم به کین/یکی گرد خیزد ز ایران زمین-
رها کردنش بتر از کشتنست/همان کشتنش رنج و درد منست-
به توران گزند مرا آمدست/غم و درد و بند مرا آمدست-
خردمند گر مردم بدگمان/نداند کسی چارهٔ آسمان-
بفرمود پس تا سیاووش را/مرآن شاه بیکین و خاموش را-
که این را بجایی بریدش که کس/نباشد ورا یار و فریادرس-
سرش را ببرید یکسر ز تن/تنش کرگسان را بپوشد کفن-
بباید که خون سیاوش زمین/نبوید نروید گیا روز کین-