بر گزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
درفش در شاهنامه - 17 - درفش سیاه تورانیان، درفش شیده.
***
اظهار نظر پروفسور آرتور کریستن سن (Arthur Christensen ) زبان شناس، مورخ و شرق شناس دانمارکی در مورد درفش و پرچم :
« آنگاه که مردمانی دارای " بیرق "، ارتش و پادشاه و نماینده می شوند، می توان گفت که آن زمان نقطه آغاز تمدن آن کشور است ».
***
درفش شیده:
چو قارن بیامد ز پیش سپاه/بدید آن درفشان درفش سیاه-
چو آمد بر شیده دادش درود/ز شاه و ز ایرانیان برفزود-
و
بیامد دمان قارن از نزد شاه/بنزد یکی آن درفش سیاه-
سخن هرچ بشنید با او بگفت/نماند ایچ نیک و بد اندر نهفت-
بشد شیده نزدیک افراسیاب/دلش چون بر آتش نهاده کباب-
و
سر هندوان با درفش سیاه/فرستاد رستم بنزدیک شاه-
ببارید بر شیده اشکش تگرگ/فراز آوریدش بنزدیک مرگ-
بهادر امیرعضدی