و.ک(002,5)
بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
واژه ی موبد در شاهنامه ی فردوسی - بخش 05 - موبد: جنگاور / موبد: حاکم و مرزبان
***
برداشت مفاهیم متفاوت از موبد در شاهنامه فردوسی، فراتر از پندار عامه از موبد، به مفهوم ساده و مصطلح "مبلّغ، مرجع یا شارح ِ دینی".
حکیم طوس در شاهنامه، جایگاه های متعدد، متفاوت و گاه متضادی برای مفهوم موبد بر می گزیند.
***
موبد، جنگاور:
بخواند آن زمان لشگر از هر سویی/به جایی که بد موبدی گر گَوی-
ازیشان گزیده ده و دو هزار/سواران مرد افگن و کینهدار-
*
ز گردان جنگی و نامآوران/چو بهرام و چون زنگهٔ شاوران-
همان پنج موبد از ایرانیان/برافراختند اختر کاویان-
*
بفرمود تا جمله بیرون شدند/ز پهلو سوی دشت و هامون شدند-
موبد، حاکم و مرزبان:
سوی میمنه گیو گودرز بود،/کجا موبد و مهتر مرز بود-
بهادر امیرعضدی