برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

جایزه بگیران ِ شاهنامه فردوسی – بخش 03 – گیو ِ گودرز

و.ک(110,3)

بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***
جایزه بگیران ِ شاهنامه فردوسی – بخش 03 – گیو ِ گودرز
***
کیخسرو، همواره قدر و ارج و قُرب پهلوانان وفادارش را به نیکی و با سپاسمندی، می داند و پایمردی و همت در کنشگری ِ آنان را با هدیه و نثار پاسخ می دهد.
***
کیخسرو برای آوردن سر تژاو، جایزه میگذارد:

جهاندار از آن پس به گنجور گفت/که ده جام زرین بیار از نهفت-
شمامه نهاده در آن جام زر/ده از نقرهٔ خام با شش گهر-
پر از مشک جامی ز یاقوت زرد/ز پیروزه دیگر یکی لاژورد-
عقیق و زمرد بر او ریخته/به مشک و گلاب آندرآمیخته-
پرستنده‌ای با کمر ده غلام/ده اسپ گرانمایه زرین ستام-
چنین گفت کین هدیه آن را که تاو/بود در تنش روز جنگ تژاو-
سرش را بدین بارگاه آورد/به پیش دلاور سپاه آورد-
ببر زد بدین گیو گودرز دست/میان رزم آن پهلوان را ببست-
گرانمایه خوبان و آن خواسته/ببردند پیش وی آراسته-
همی خواند بر شهریار آفرین/که بی تو مبادا کلاه و نگین-

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد