بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
سخنرانی انگیزشی و برانگیزاننده ی رستم، در سرآغاز نبرد هماون 1
***
سخنرانی رستم، در سرآغاز نبرد هماون (جنگ ِ کیخسرو با پیران و خاقان به سپهسالاری کاموس کشانی):
وزین روی رستم بایرانیان/چنین گفت کاکنون سرآمد زمان-
اگر کشته شد زین سپاه اندکی/نشد بیش و کم از دو سیصد یکی-
چنین یکسره دل مدارید تنگ/نخواهم تن زنده بینام و ننگ-
همه لشکر ترک از اشکبوس/برفتند رخساره چون سندروس-
کنون یکسره دل پر از کین کنید/بروهای جنگی پر از چین کنید-
که من رخش را بستم امروز نعل/بخون کرد خواهم سر تیغ لعل-
بسازید کامروز روز نوست/زمین سربسر گنج کیخسروست-
میان را ببندید کز کارزار/همه تاج یابید با گوشوار-
بزرگان برو خواندند آفرین/که از تو فروزد کلاه و نگین-