بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
رجز خوانی در شاهنامه - ۲۲ - رجز خوانی شنگل برای رستم:
***
رجز خوانی، از فراز های شور انگیز و گرمی بخش آوردگاه نبرد های تن به تن یلان در شاهنامه.
***
رجز خوانی دو همآورد، در هنگامه ی رزم.
***
رجز خوانی شنگل برای رستم:
بغرید شنگل ز پیش سپاه/منم گفت گرداوژن رزمخواه-
بگویید کان مرد سگزی کجاست/یکی کرد خواهم برو نیزه راست-
چو آواز شنگل برستم رسید/ز لشکر نگه کرد و او را بدید-
بدو گفت هان آمدم رزمخواه/نگر تا نگیری بلشکر پناه-
چنین گفت رستم که از کردگار/نجستم جزین آرزوی آشکار-
که بیگانهای زان بزرگ انجمن/دلیری کند رزم جوید ز من-
نه سقلاب ماند ازیشان نه هند/نه شمشیر هندی نه چینی پرند-
پی و بیخ ایشان نمانم بجای/نمانم بترکان سر و دست و پای-
بر شنگل آمد به آواز گفت/که ای بدنژاد فرومایه جفت-
مرا نام رستم کند زال زر/تو سگزی چرا خوانی ای بدگهر-
نگه کن که سگزی کنون مرگ تست/کفن بیگمان جوشن و ترگ تست-