برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
« آداب میگساری »، در شاهنامه فردوسی - 9 - نه فرخ بوَد مست، زن خواستن.
***
بهرام گور و خواستگاری از آرزو، دختر ماهیار
***
بهرام گور در میهمانی شب نشینی ِ ماهیار ِ گوهر فروش، چشم ِ دل به آرزو، دختر مهیار می دوزد. ملازمان، بهرام ِ مست را از خواستگاری بر حذر میدارند:
گر او را همی بایدت، جامگیر/مکن سرسری، امشب آرامگیر-
به مستی بزرگان نبستند بند/به ویژه کسی کو بود ارجمند-
بمان تا برآرد سپهر آفتاب/سر نامداران برآید ز خواب-
بیاریم پیران داننده را/شکیبا دل و چیز خواننده را-
شب تیره از رسم بیرون بود/نه آیین شاه آفریدون بود-
نه فرخ بوَد مست، زن خواستن/وگر نیز کاری نو آراستن-
بهادر امیرعضدی