برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - بخش 1 - عنوان، از، به، موضوع

بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***

آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - بخش 1 - عنوان، از، به،  موضوع

***

نماد یا "الگوی" سر برگ ِ نامه های دیوانی(اداری) بین سران و سرداران در شاهنامه فردوسی
***
عنوان:
از:
به:
موضوع:


❌❌❌❌❌
 عنوان:
نوشتم یکی نامه‌ای شهریار/چنانچون بد اندر خور روزگار-

از:
ز ارجاسپ سالار گردان چین/سوار جهان‌دیده گرد زمین-

به:
سوی گرد گشتاسپ شاه زمین/سزاوار گاه کیان به آفرین-
گزین و مهین پور لهراسپ شاه/خداوند جیش و نگهدار گاه-

موضوع:
شنیدم که راهی گرفتی تباه/مرا روز روشن بکردی سیاه-
بیامد یکی پیر مهتر فریب/ترا دل پر از بیم کرد و نهیب ...

❌❌❌❌❌

از:
 یکی نامه بنوشت شاه زمین/

به:
به خاور خدای و به سالار چین -
سر نامه کرد آفرین خدای/کجا هست و باشد همیشه به جای-

  ❌❌❌❌❌

 یکی نامه بنوشت با داغ و درد/دو دیده پر از خون و رخ لاژورد-
 
از:
ز دارای داراب بن اردشیر/


به:
سوی قیصر اسکندر شهرگیر-
 نخست آفرین کرد بر کردگار/که زو دید نیک و بد روزگار-
 
موضوع:
کنون گر بسازی و پیمان کنی/دل از جنگ ایران پشیمان کنی-

❌❌❌❌❌
 
 سکندر چو بشنید از یادگیر/بفرمود تا پیش او شد دبیر-
 نوشتند پس نامه‌یی بر حریر/

از:
ز شیراوژن اسکندر شهرگیر-

به:
به نزدیک قیدافهٔ هوشمند/شده نام او در بزرگی بلند-
 نخست آفرین خداوند مهر/فروزندهٔ ماه و گردان سپهر-
 
موضوع:
چو این نامه آرند نزدیک تو/درخشان شود رای تاریک تو-
 فرستی به فرمان ما باژ و ساو/بدانی که با ما ترا نیست تاو-
❌❌❌❌❌

 یکی نامه‌یی بر حریر سپید/نویسنده بنوشت تابان چوشید-
 
از:
به عنوان بر از پور هرمزد شاه/جهان پهلوان رستم نیک خواه-
 
به:
سوی سعد وقاص جوینده جنگ/جهان کرده بر خویشتن تار و تنگ-
 سرنامه گفت از جهاندار پاک/بباید که باشیم با بیم و باک-

موضوع:
 به من بازگوی آنک شاه تو کیست/چه مردی و آیین و راه تو چیست-
 به نزد که جویی همی دستگاه/برهنه سپهبد برهنه سپاه-

❌❌❌❌❌

چو آورد لشکر به نزدیک فور/یکی نامه فرمود پر جنگ و شور-

از:
ز شاهنشه اسکندر ِ فیلقوس/فروزندهٔ آتش و نعم و بوس-
 
به:
سوی فور ِ هندی سپهدار هند/بلند اختر و لشکر آرای سند-
 سر نامه کرد آفرین خدای/کجا بود و باشد همیشه به جای-

موضوع:
 چو این نامه آرند نزدیک تو/بی‌آزار کن رای تاریک تو-
 ز تخت بلندی به اسپ اندر آی/مزن رای با موبد و رهنمای-

❌❌❌❌❌

به:
یکی نامه بنوشت نزدیک کید/چو شیری که ارغنده گردد به صید-

از:
ز اسکندر راد پیروزگر/خداوند شمشیر و تاج و کمر-
 سر نامه بود آفرین از نخست/بدانکس که دل را به دانش بشست-

❌❌❌❌❌

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد