و.ک(038)
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***وصف هایی ناب و زیبا از قلم و نوشتن در شاهنامه فردوسی
***
حکیم فرزانه ی طوس فردوسی و وصف هایی ناب و زیبا از قلم و نوشتن:
خداوند گردنده خورشید و ماه/روان را به نیکی نماینده راه-
بدانگه که لوح آفرید و قلم/بزد بر همه بودنیها رقم-
***
نخستین که نوک قلم شد سیاه/گرفت آفرین بر خداوند ماه-
خداوند کیوان و ناهید و هور/خداوند پیل و خداوند مور-
***
بفرمود تا پیش او شد دبیر/قلم خواست با مشک و چینی حریر-
به نرسی یکی نامه فرمود شاه/ز پیکار ترکان و کار سپاه-
***
نویسنده چون خامه بیکار گشت/بیاراست قرطاس واندر نوشت-
همان چون سرشک قلم کرد خشک/نهادند مهری بروبر ز مشک-
***
بر تخت بنشست فرخ دبیر/قلم خواست و قرطاس و مشک و عبیر-
نخستین که نوک قلم شد سیاه/گرفت آفرین بر خداوند ماه-
***
چو آواز دارندهٔ پاس خاست/قلم خواست بهرام و قرطاس خواست-
بیامد دبیر خردمند و راد/دوات و قلم پیش دانا نهاد-
بدو گفت عهدی ز ایرانیان/بباید نوشتن برین پرنیان-
***
بفرمود تا پیش او شد دبیر/بیاورد قرطاس و چینی حریر -
یکی نامه از قیر و مشک و گلاب/بفرمود در کار افراسیاب -
چو شد خامه از مشک و ز قیر تر/نخست آفرین کرد بر دادگر -
که دارنده و بر سر آرنده اوست/زمین و زمان را "نگارنده" اوست -
***
نویسنده آهنگ قرطاس کرد/سر خامه برسان الماس کرد -
نبشتند نامه بهر کشوری/بهر نامداری و هر مهتری -
***
وزان پس بیامد خرامان دبیر /بیاورد قرطاس و مشک و عبیر -
نبشتند نامه که از کردگار/به دادیم و خشنود از روزگار-
***
دبیر جهاندیده را پیش خواند/زبان برگشاد و سخن بر فشاند –
نخستین که بر خامه بنهاد دست/ به عنبر سر خامه را کرد مست -
بهادر امیرعضدی