بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
رجز خوانی در شاهنامه - 25 - رجز خوانی بهرام چوبینه با پرموده
***
رجز خوانی، از فراز های شور انگیز و گرمی بخش آوردگاه نبرد های تن به تن یلان در شاهنامه
***
رجز خوانی بهرام چوبینه با پرموده:
سپهدار ایران بترکان رسید/خروشی چوشیر ژیان برکشید-
بپرموده گفت ای گریزنده مرد/تو گرد دلیران جنگی مگرد-
نه مردی هنوز ای پسر کودکی/روا باشد ار شیر مادر مکی-
بدو گفت شاه ای گراینده شیر/به خون ریختن چند باشی دلیر-
زخون سران سیر شد روز جنگ/بخشکی پلنگ و بدریا نهنگ-
نخواهی شد از خون مردم تو سیر/برآنم که هستی تو درنده شیر-
بریده سر ساوه شاه آنک مهر/برو داشت تا بود گردان سپهر-
سپاهی بران گونه کردی تباه/که بخشایش آورد خورشید و ماه-
ازان شاه جنگی منم یادگار/مراهم چنان دان که کشتی بزار-
ز ما در همه مرگ را زادهایم/ار ایدون که ار آزادهایم-
گریزانم و تو پس اندر دمان/نیابی مرا تا نیاید زمان-
اگر باز گردم سلیحی بچنگ/مگر من شوم کشته گر تو به جنگ-