برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
هفت در شاهنامه - 11 - هفت ِ خوش یُمن - پرورش و افرازش هفت ساله ی سیاوش، نزد رستم:
تهمتن ببردش به زابلستان/نشستنگهش ساخت در گلستان-
سواری و تیر و کمان و کمند/عنان و رکیب و چه و چون و چند-
نشستنگه مجلس و میگسار/همان باز و شاهین و کار شکار-
ز داد و ز بیداد و تخت و کلاه/سخن گفتن ززم و راندن سپاه-
هنرها بیاموختش سر به سر/بسی رنج برداشت و آمد به بر-
سیاوش چنان شد که اندر جهان/به مانند او کس نبود از مهان-
چنین هفت سالش همی آزمود/به هر کار جز پاک زاده نبود-
بهادر امیرعضدی