و.ک(072,6)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
در پرده گویی ِ "عیان ترین بی حاجت ِ بیان" حکیم فردوسی طوسی، در سروده های "اروتیک" شاهنامه - بخش 6 - گرد آمدن فریدون با ارنواز و شهرناز
***
کندرو، از گرد آمدن فریدون با ارنواز و شهرناز به ضحاک می گوید:
گرین نامور هست مهمان تو/چه کارستش اندر شبستان تو-
که با دختران جهاندار جم/نشیند زند رای بر بیش و کم-
به یک دست گیرد رخ شهرناز/به دیگر عقیق لب ارنواز-
شب تیره گون خود بترزین کند/به زیر سر از مشک بالین کند-
چومشک آن دو گیسوی دو ماه تو/که بودند همواره دلخواه تو-
بگیرد ببرشان چو شد نیم مست/بدین گونه مهمان نباید بدست-
برآشفت ضحاک برسان کرگ/شنید آن سخن کارزو کرد مرگ-
بهادر امیرعضدی