برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
اغراق یا بزرگنمایی در شاهنامه ی فردوسی - بخش هفتم
***
اغراق و بزرگنمایی، شگردی هنرمندانه که ردّ و نشان آن را در بسیاری از هنرها از جمله کاریکاتور، مینیاتور، سینما، تاتر، شعر(بویژه غزل)، داستان و ... می توان دید. اغراق، جلوه یی ست از هنر که برای ملموس و مشهود کردن یک واقعیت، آن را پر رنگ و لعاب تر و فراتر از اصل ِ همان واقعیت به رخ می کشد. نبوغ فردوسی در بکار گیری شگرد ِ اغراق، بسیار در شاهنامه دیده می شود. اغراق یکی از ارکان شاهنامه ست.
***
فرازهایی از اغراق در شاهنامه ی فردوسی
***
نبرد کیقباد با افراسیاب:
ز لشکر چو کشتی سراسر زمین/کجا موج خیزد ز دریای چین-
سپر در سپر بافته دشت و راغ/درفشیدن تیغها چون چراغ-
جهان سر به سر گشت دریای قار/برافروخته شمع ازو صدهزار-
ز نالیدن بوق و بانگ سپاه/تو گفتی که خورشید گم کرد راه-
و
به جنگش بیاراست افراسیاب/به گردون همی خاک برزد ز آب-
جهان کر شد از نالهٔ بوق و کوس/زمین آهنین شد هوا آبنوس-
ز زخم تبرزین و از بس ترنگ/همی موج خون خاست از دشت جنگ-
بهادر امیرعضدی