برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
شخصیت های شاهنامه، همدیگر را چگونه می بینند؟ - بخش 22 - افراسیاب از دید زال و پیران ویسه.
***
زال به رستم:
بدو گفت زال ای پسر گوش دار/یک امروز با خویشتن هوش دار-
که آن ترک در جنگ نر اژدهاست/در آهنگ و در کینه ابر بلاست-
درفشش سیاهست و خفتان سیاه/ز آهنش ساعد ز آهن کلاه-
همه روی آهن گرفته به زر/نشانی سیه بسته بر خود بر-
ازو خویشتن را نگه دار سخت/که مردی دلیرست و پیروز بخت-
بدو گفت رستم که ای پهلوان/تو از من مدار ایچ رنجه روان-
جهان آفریننده یار منست/دل و تیغ و بازو حصار منست-
افراسیاب از دید پیران:
پراگنده نامش به گیتی بدیست/ولیکن جز اینست مرد ایزدیست-
خرد دارد و رای و هوش بلند/به خیره نیاید به راه گزند-