برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
پشیمانی افراسیاب از کشتن برادرش اغریرث:
گر از من سر نامور گشته شد/که اغریرث پر خرد کشته شد-
جوانی بد و نیکی روزگار/من امروز را دی گرفتم شمار-
که پیش آمدندم همان سرکشان/پس پشت هر یک درفشی کشان-
بسی یاد دادندم از روزگار/دمان از پس و من دوان زار و خوار-
بهادر امیرعضدی