برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

سپهبَد یا سپهبُد

 و.ک(012)

سپهبَد یا سپهبُد

***
در شاهنامه، بیشتر سپهبَد یا اسپهبَد به قید ِ قلم فرزانه ی طوس در آمده ست.
و واژه ی سپهبُد، کمتر آمده یا اصلا نیامده ست.
***
سپهبَد:

 همی رفت با او تهمتَن به هم/بدان تا نباشد سپهبَد دژم-

 ز پیمان نگردد سپهبَد پدر/بدین کار دستور باشَد مگر-

پس پشت طوس سپهبَد بود/که در کینه پیکار او بَد بود-


گر او چون زریر سپهبَد بود/مرا زیستن زین سپس بَد بود-


و در ویس و رامین:
پذیره ناشده او را سپهبَد/به درگاهش در آمد شاه موبَد-

اسپهبَد:

به طوس آن زمان داد اسپهبَدی/بدو گفت از ایران بگردان بَدی-


 چنینم گوانند و اسپهبَدان/گزین و پسندیدهٔ موبَدان-

 فرستاده سوی دژ گنبَدان/گرفته پس و پیش اسپهبَدان-

 دگر روز گشتاسپ با موبَدان/ردان و بزرگان و اسپهبَدان-

در شاهنامه، جا به جا سپهبَد و اسپهبَد قید شده.
و سپهبُد:
با ارتشبُد، فربُد و کالبُد(که البته در شاهنامه، به ریخت کالبَد آمده ست)، همگن و هماهنگ ست.

 گر ایدونک اندیشه زین کودک است/همانا که این درد و رنج اندک است-
 بمان تا جدا گردد از کالبَد/به پیش تو آرم بدو ساز، بَد-


  بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد