برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
اغراق یا بزرگنمایی در شاهنامه ی فردوسی - بخش شانزدهم -
***
اغراق و بزرگنمایی، شگردی هنرمندانه که ردّ و نشان آن را در بسیاری از هنرها از جمله کاریکاتور، مینیاتور، سینما، تاتر، شعر(بویژه غزل)، داستان و ... می توان دید. اغراق، جلوه یی ست از هنر که برای ملموس و مشهود کردن یک واقعیت، آن را پر رنگ و لعاب تر و فراتر از اصل ِ همان واقعیت به رخ می کشد. نبوغ فردوسی در بکار گیری شگرد ِ اغراق، بسیار در شاهنامه دیده می شود. اغراق یکی از ارکان شاهنامه ست.
***
فرازهایی از اغراق در شاهنامه ی فردوسی
***
وزان پس ز ایران سپه کرنای/برآمد دم بوق و هندی درای-
دو رویه ز لشکر برآمد خروش/زمین آمد از نعل اسبان بجوش-
سپاه اندر آمد ز هر سو گروه/بپوشید جوشن همه دشت و کوه-
دو سالار هر دو بسان پلنگ/فراز آوریدند لشکر بجنگ-
بکردار باران ز ابر سیاه/ببارید تیر اندران رزمگاه-
جهان چون شب تیره از تیره میغ/چو ابری که باران او تیر و تیغ-
زمین آهنین کرده اسبان بنعل/برو دست گردان بخون گشته لعل-
ز بس خسته ترک اندران رزمگاه/بریده سرانشان فگنده براه-
برآورد گه جای گشتن نماند/پی اسب را برگذشتن نماند-
زمین لاله گون شد هوا نیلگون/برآمد همی موج دریای خون-
و
دهاده برآمد ز قلب سپاه/ز یک دست رستم ز یک دست شاه-
شد اندر هوا گرد برسان میغ/چه میغی که باران او تیر و تیغ-
تلی کشته هر جای چون کوه کوه/زمین گشته از خون ایشان ستوه-
هوا گشت چون چادر نیلگون/زمین شد بکردار دریای خون-
ز تیر آسمان شد چو پر عقاب/نگه کرد خیره سر افراسیاب-