برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

(148) - مترادف اصطلاحِ "قسم خوردن یا قسم دادن" در شاهنامه ی فردوسی - قَسَم به خون سیاوش.

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
(148) - مترادف اصطلاحِ "قسم خوردن یا قسم دادن" در شاهنامه ی فردوسی.
***
ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه.
***
اصطلاح قسم خوردن در شاهنامه فردوسی
***

قَسَم به خون سیاوش.

***

بیژن در قَسَم خوردن به خون سیاوش، از جان پدر بزرگش گودرز و شاه کیخسرو مایه می گذارد.

***

گستهم گودرز، یک تنه به نبرد با دو گرد تورانی رفته ست:
دو تن نامداران توران سپاه/برفتند زین سان دلاور براه-
ز هومان و پیران دلاورترند/بگوهر بزرگان آن کشورند-
کنون گستهم شد بجنگ دو تن/نباید که آید برو برشکن-

بیژن، پدرش گیو را به خون سیاوش"قَسَم می دهد" که در کار ِ پشتیبانی از گستهم در نبرد با لهاک ویسه و فرشیدورد تورانی، مانع او نشود:
بجان و سر شاه روشن روان/بجان نیا نامور پهلوان-
بکین سیاوش کزین رزمگاه/تو برگردی و من بپویم براه-
نخواهم برین کار فرمانت کرد/که گویی مرا بازگرد از نبرد-

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد