برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
(150) - مترادف اصطلاحِ "بی چشم و رویی" در شاهنامه ی فردوسی.
***
ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه.
***
اصطلاح بی چشم و رویی در شاهنامه فردوسی.
***
افراسیاب از دید کیخسرو.
***
کیخسرو از بی چشم و رویی افراسیاب می گوید:
چو بشنید خسرو ز قارن سخن/بیاد آمدش گفتهای کهن-
ورا چشم بی آب و لب پر سخن/مرا دل پر از دردهای کهن-
بکوشد که تا دل بپیچاندم/ببیشی لشکر بترساندم-
یا
تو گویی که من بر شوم بر سپهر/بشستی برین گونه از شرم چهر-
یا
ز تور اندر آمد زیان از نخست/کجا با پدر دست بد را بشست-