بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
عرفان شرقی و شاهنامه - بخش نهم - عروج کیخسرو از دید بدرقه کنندگانش.
***
ریشخند کردن عروج کیخسرو از دید بدرقه کنندگانش:
بران چشمه یکسر فرود آمدند/ز خسرو بسی داستانها زدند-
که چونین شگفتی نبیند کسی/وگر در زمانه بماند بسی-
کزین رفتن شاه نادیده ایم/ز گردنکشان نیز نشنیده ایم-
دریغ آن بلند اختر و رای او/بزرگی و دیدار و بالای او-
خردمند ازین کار خندان شود/که زنده کسی پیش یزدان شود-
که داند بگیتی که او را چه بود/چه گوییم و گوش که یارد شنود-
بدان نامداران چنین گفت گیو/که هرگز چنین نشنود گوش نیو-
بمردی و بخشش بداد و هنر/بدیدار و بالا و فر و گهر-
برزم اندرون پیل بد با سپاه/ببزم اندرون ماه بد با کلاه-
بهادر امیرعضدی