برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

زرینه گرز، از نمادهای فره ی ایزدی

و.ک(054)

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***

زرینه گرز، از نمادهای فره ی ایزدی

***

عصا، چوبدستی، چوب تعلیمی، منتشا*، "زرینه گرز" از نمادهای فره ی ایزدی:
***
هراس و نگرانی گشتاسب، پس از تعبیر خوابش به وسیله ی جاماسب:

چو شاه جهاندار بشنید راز/بران گوشهٔ تخت خسپید باز-
ز دستش بیفتاد زرینه گرز/تو گفتی برفتش همی فر و برز-
به روی اندر افتاد و بیهوش گشت/نگفتش سخن نیز و خاموش گشت-

جاماسب خردمند، گشتاسب را به باز گشت فره امیدوار می سازد و به حفظ فره ی شاهی بر می انگیزاند:

 خردمند گفتا به شاه زمین/که ای نیک‌خو مهتر بافرین-
 گر ایشان نباشند پیش سپاه/نهاده بسر بر کیانی کلاه-
 که یارد شدن پیش ترکان چین/که بازآورد فره پاک دین-
 تو زین خاک برخیز و برشو به گاه/مکن فره پادشاهی تباه-
..........................................................................
پ ن:
منتشا*، چوب دستی زمخت و گره دار قلندران و درویشان.


بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد