برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

فردوسی اسکندر را شاهی از شاهان کیانی می داند

و.ک(050)

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***
فردوسی اسکندر را شاهی از شاهان کیانی می داند:

 نوشتند نامه به هر کشوری/به هر نامداری و هر مهتری-
ز اسکندر فیلقوس بزرگ/جهانگیر و با کینه جویان سترگ-
بداد و دهش دل توانگر کنید/بر آزادگی بر سر افسر کنید-
که فرجام هم روزمان بگذرد/زمانه پی ما همی بشمرد-
 سوی موبدان نامه ای همچنین/پرافروزش و پوزش و آفرین-
سر نامه از پادشاه کیان/سوی کاردانان ایرانیان-
چو عنبر سر خامهٔ چین بشست/سر نامه بود آفرین از نخست-
بران دادگر کو جهان آفرید/پس از آشکارا نهان آفرید-

....................................................................

پ ن:

اسکندر برادر ناتنی دارای دارب: 

دارا از داراب و همای چهرزاد ست و  اسکندر از داراب و ناهید قیصر - 

اسکندر،  در قامت گشتی شناسایی، ناشناس در بارگاه دارای داراب رسوخ می کند.  

اسکندر، در بارگاه دارای داراب برادر ناتنی ناشناخته اش: 

ز لشکر بیامد سپیده دمان/خود و نامداران ابا ترجمان-

چو آمد به نزدیک دارا فراز/پیاده شد و برد پیشش نماز-

جهاندار دارا مر او را بخواند/بپرسید و بر زیر گاهش نشاند-

چو دارا بدید آن دل و رای او/سخن گفتن و فر و بالای او-

تو گفتی که داراست بر تخت عاج/ابا یاره و طوق و با فر و تاج-

بدو گفت نام و نژاد تو چیست/که بر فر و شاخت نشان کییست-

از اندازهٔ کهتران برتری/من ایدون گمانم که اسکندری-

بدین فر و بالا و گفتار و چهر/مگر تخت را پروریدت سپهر-


اسکندر در واپسین دم حیات دارای داراب، از خویشی با دارای داراب برادر ناشناخته اش، آگاه می شود:

چنانچون ز پیران شنیدیم دوش/دلم گشت پر خون و جان پر ز جوش-
ز یک شاخ و یک بیخ و پیراهنیم/به بیشی چرا تخمه را برکنیم-


بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد