برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

(158) - مترادف اصطلاحِ "سر از پا نشناختن" در شاهنامه ی فردوسی.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
(158) - مترادف اصطلاحِ "سر از پا نشناختن" در شاهنامه ی فردوسی.
***
ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه.
***
اصطلاحِ سر از پا نشناختن:
چوشاپور ارمزد بگرفت جای/ندانست نرسی سرش را ز پای-
جهان سوی داد آمد و ایمنی/ز بد بسته شد دست آهرمنی-

و
چنان برگرفتند لشکر ز جای/که پیدا نیامد همی سر ز پای-
بکشتند چندان ز جنگ آوران/که شد خاک لعل از کران تا کران-

و
برآمد یکی ابر و بادی سیاه/بشد روشنایی ز خورشید و ماه-
سر از پای دشمن ندانست باز/بیابان گرفتند و راه دراز-

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد