برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

(169) - مترادف اصطلاحِ "قلم کردن"، به مفهوم بریدن، قطع کردن و شکستن در شاهنامه ی فردوسی.


برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

***

(169) - مترادف اصطلاحِ "قلم کردن"، به مفهوم بریدن، قطع کردن و شکستن در شاهنامه ی فردوسی.
***
ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه.
***
فرامرز چون دید یار آمدش/همی یار جنگی به کار آمدش-
یکی تیغ بر نیزهٔ پیلسم/بزد نیزه از تیغ او شد قلم-
و
چو تیر اسپری شد سوی نیزه گشت/چو دریای خون شد همه کوه و دشت-
چو نیزه قلم شد بگرز و بتیغ/همی خون چکانید بر تیره میغ-
و
سبک تیغ را برکشید از نیام/خروشید و جوشید و برگفت نام-
به پیش سوار اندر آمد دژم/بزد تیغ و شد نیزهٔ او قلم-
و
گمان برد کاندر نیستان شدست/ز خون روی کشور میستان شدست-
بیک زخم ده نیزه کردی قلم/خروشان و جوشان و دشمن دژم-


بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد