برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***باز نگری و مرور تاریخ و آموختن از نیک و بد ِ گذشتگان در شاهنامه - (17)
***
تاریخنگاری، بخشی از "هنر" فردوسی و نشر ِ تاریخ ِ ایران زمین، بخشی از "هدف" فردوسی در تدوین شاهنامه
***
حکیم خردمند طوس از شاهنامه اش(گنجینه ی راز و رمز و نام و نشان پیشینیانمان) می گوید.
***
از حکیم طوس به سلطان محمود:
کنون پادشاه جهان را ستای/به رزم و به بزم و به دانش گرای-
سرافراز محمود فرخنده رای/کزویست نام بزرگی به جای-
حکیم فرزانه، فردوسی به سلطان محمود، در قالب گفته ی نوشین روان قباد(کسرا - انوشیروان) از درس گرفتن از تاریخ و پیشینیان و از عقوبت بیدادگری و ستم می گوید و عاقبت داد پیشگی و ستم گریزی:
نگه کن که این نامه تا جاودان/درفشی بود بر سر بخردان-
بماند بسی روزگاران چنین/که خوانند هرکس برو آفرین-
عقوبت بیدادگری و ستم:
چنین گفت نوشین روان قباد/که چون شاه را دل بپیچد ز داد-
کند چرخ منشور او را سپاه/ستاره نخواند ورا نیز شاه-
ستم نامهٔ عزل شاهان بود/چو درد دل بیگناهان بود-
بماناد تا جاودان این گهر/هنرمند و بادانش و دادگر-
نباشد جهان بر کسی پایدار/همه نام نیکو بود یادگار-
کجا شد فریدون و ضحاک و جم/مهان عرب خسروان عجم-
کجا آن بزرگان ساسانیان/ز بهرامیان تا به سامانیان-
نکوهیده تر شاه ضحاک بود/که بیدادگر بود و ناپاک بود-
عاقبت داد پیشگی و ستم گریزی:
فریدون فرخ ستایش ببرد/بمرد او و جاوید نامش نمرد-
سخن ماند اندر جهان یادگار/سخن بهتر از گوهر شاهوار-
ستایش نبرد آنک بیداد بود/به گنج و به تخت مهی شاد بود-
گسسته شود در جهان کام اوی/نخواند به گیتی کسی نام اوی-
ازین نامهٔ شاه دشمن گداز/که بادا همه ساله بر تخت ناز-
بهادر امیرعضدی