برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردِّ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه، در شاهنامه
***
( 5 ) - اصطلاح عامیانه ی« خر را میارند پای بار »، در شاهنامه فردوسی.
***
که گر خر نیاید به نزدیک بار/ تو بار گران را به نزد خر آر –
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردِّ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه، در شاهنامه
***
( 4 ) - « تاکتیک یه گام به پس یا عقب نشینی تاکتیکی »، در شاهنامه فردوسی.
***
به هنگام، کردن ز دشمن گریز / به از کشتن و جستن رستخیز -
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردِّ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه، در شاهنامه
***
( 3 ) - « اصطلاحِ جایی نمی خوابه که آب زیرش رد شِه »، در شاهنامه فردوسی.
***
به جویی که یک روز بگذشت آب / نسازد خردمند ازو جای خواب -
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردِّ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه، در شاهنامه
***
( 2 ) - « مترادفِ اصطلاح ِ یاسین به گوش خر خواندن »، در شاهنامه فردوسی.
***
ز دانش چو جان ترا مایه نیست / به از خامشی هیچ پیرایه نیست –
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردِّ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه، در شاهنامه
***
( 1 ) - « اول ساقی، بعد باقی »، در شاهنامه فردوسی.
***
« کسی کو می آرد نخست او خورد »
***
چو نان خورده شد کار می ساختند / سبک مایه جایی بپرداختند -
سبک باغبان می به شاپور داد / که بردار ازان کس که آیدت یاد -
بدو گفت شاپور کای میزبان / سخنگوی و پرمایه پالیزبان -
« کسی کو می آرد نخست او خورد » / چو بیشش بود سالیان و خرد -
تو از من به سال اندکی برتری / « تو باید که چون می دهی می خوری » -
بهادر امیرعضدی