برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

پناه بردن مردمان از بیداد ضحاک به داد فریدون

و.ک(073)  

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***
پناه بردن مردمان از بیداد ضحاک به داد فریدون در یک برهه ی آنی، ناشی از تحمل درد و رنجی طولانی.
***

جهاندار ضحاک ازان گفت گوی/به جوش آمد و زود بنهاد روی-
بفرمود تا برنهادند زین/بران باد پایان باریک بین-
بیامد دمان با سپاهی گران/همه نره دیوان جنگ آوران-

همه بام و در مردم شهر بود/کسی کش ز جنگ آوری بهر بود-
همه در هوای فریدون بدند/که از درد ضحاک پرخون بدند-
ز دیوارها خشت و ز بام سنگ/به کوی اندرون تیغ و تیر و خدنگ-
ببارید چون ژاله ز ابر سیاه/پئی را نبد بر زمین جایگاه-
به شهر اندرون هر که برنا بدند/چه پیران که در جنگ دانا بدند-
سوی لشکر آفریدون شدند/ز نیرنگ ضحاک بیرون شدند-
همه پیر و برناش فرمان بریم/یکایک ز گفتار او نگذریم-
نخواهیم برگاه ضحاک را/مرآن اژدهادوش ناپاک را-
سپاهی و شهری به کردار کوه/سراسر به جنگ اندر آمد گروه-

بهادر امیرعضدی

آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - 18 سرآغاز نامه ی اسکندر به فور هندی

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی -  18 سرآغاز نامه ی اسکندر به فور هندی:

 سر نامه کرد آفرین خدای/کجا بود و باشد همیشه به جای-
کسی را که او کرد پیروزبخت/بماند بدو کشور و تاج و تخت-
گرش خوار گیرد بماند نژد/نتابد برو آفتاب بلند-
شنیدی همانا که یزدان پاک/چه دادست ما را بدین تیره خاک-
ز پیروزی و بخت وز فرهی/ز دیهیم وز تخت شاهنشهی-
نماند همی روز ما بگذرد/کسی دیگر آید کزو بر خورد-
همی نام کوشم که ماند نه ننگ/بدین مرکز ماه و پرگار تنگ-
نهادند مهر سکندر به روی/بجستند پیدا یکی نامجوی-

بهادر امیرعضدی

آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - بخش 17 - سرآغاز نامه شاپور ذوالاکتاف به برادرش اردشیر اورمزد نرسی

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - بخش 17 - سرآغاز نامه شاپور ذوالاکتاف به برادرش اردشیر اورمزد نرسی
:
بفرمود تا پیش او شد دبیر/قلم خواست با مشک و چینی حریر-
به نرسی یکی نامه فرمود شاه/ز پیکار ترکان و کار سپاه-
سر نامه کرد آفرین نهان/ازین بنده بر کردگار جهان-
خداوند پیروزی و دستگاه/خداوند بهرام و کیوان و ماه-
خداوند گردنده چرخ بلند/خداوند ارمنده خاک نژند-
بزرگی و خردی به پیمان اوست/همه بودنی زیر فرمان اوست-
نوشتم یکی نامه از مرز چین/به نزد برادر به ایران زمین-
به نزد بزرگان ایرانیان/نوشتن همین نامه بر پرنیان-

بهادر امیرعضدی

آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - بخش 16 - سرآغاز نامه ی بهرام گور(بهرام یزدگرد) به نرسی

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - بخش 16 - سرآغاز نامه ی بهرام گور(بهرام یزدگرد) به نرسی:

به نرسی یکی نامه فرمود شاه/ز پیکار ترکان و کار سپاه-
سر نامه کرد آفرین نهان/ازین بنده بر کردگار جهان-
خداوند پیروزی و دستگاه/خداوند بهرام و کیوان و ماه-
خداوند گردنده چرخ بلند/خداوند ارمنده خاک نژند-
بزرگی و خردی به پیمان اوست/همه بودنی زیر فرمان اوست-
نوشتم یکی نامه از مرز چین/به نزد برادر به ایران زمین-

 بهادر امیرعضدی

آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - بخش 15 - سرآغاز نامه ی خسرو پرویز به خاقان چین

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - بخش 15 - سرآغاز نامه ی خسرو پرویز به خاقان چین:

به خاقان چینی یکی نامه کرد/تو گفتی که از خنجرش خامه کرد-
نخست آفرین کرد بر کردگار/توانا و دانا و به روزگار-
برازندهٔ هور و کیوان و ماه/نشاننده شاه بر پیش گاه-
گزایندهٔ هرکه جوید بدی/فزایندهٔ دانش ایزدی-
ز نادانی و دانش وراستی/ز کمی و کژی و از کاستی-
بیابی چو گویی که یزدان یکیست/ورا یار وهمتا و انباز نیست-
بیابد هر آنکس که نیکی بجست/مباد آنک او دست بد را بشست-

بهادر امیرعضدی