برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
مهران راهب و تعبیر خواب ده گانه ی کید هندی - خواب پنجم
***
خواب پنجم کید:
به پنجم چنان دید جانم به خواب/که شهری بدی هم به نزدیک آب-
همه مردمش کور بودی به چشم/یکی را ز کوری ندیدم به خشم-
ز داد و دهش وز خرید و فروخت/تو گفتی همی شارستان برفروخت-
تعبیر مهران:
به پنجم که دیدی یکی شارستان/بدو اندرون ساخته کارستان-
پر از خورد و داد و خرید و فروخت/تو گفتی زمان چشم ایشان بدوخت-
ز کوری یکی دیگری را ندید/همی این بدان آن بدین ننگرید-
زمانی بیاید کزان سان شود/که دانا پرستار نادان شود-
بدیشان بود دانشومند خوار/درخت خردشان نیاید به بار-
ستاینده ی مرد نادان شوند/نیایش کنان پیش یزدان شوند-
همی داند آنکس که گوید دروغ/همی زان پرستش نگیرد فروغ-
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
مهران راهب و تعبیر خواب ده گانه ی کید هندی - خواب چهارم
***
خواب چهارم کید:
چهارم چنان دیدم ای نامدار/که مردی شدی تشنه بر جویبار-
همی آب، ماهی برو ریختی/سر تشنه، از آب بگریختی-
جهان مرد و آب از پس او دوان/چه گوید بدین خواب نیکی گمان-
تعبیر مهران:
دگر تشنه یی کو شد از آب خوش/ گریزان و ماهی ورا آبکش -
زمانی بیاید که پاکیزه مرد /شود خوار چون آب دانش بخورد -
به کردار ماهی به دریا شود /گر از بدکنش بر ثریا شود -
همی تشنگان را بخواند برآب /کس او را ز دانش نسازد جواب -
گریزند زان مرد دانش پژوه/گشایند لبها به بد همگروه-
980728
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***حکیم طوس، ابتدا دین یزدان را یگانه می بیند که در روند ِ گذرگاه تاریخ به دست پیامبران از "سر ِ پاسداشت و پاسبانی"، طومار ِ یگانه دین یزدان را چند پاره میکنند و در هم می پیچند:
تو کرپاس را دین یزدان شناس /کَشنده چهار آمد از بهر پاس -*۱ محمد
*۲ ریاض، عربستانبرگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
مهران راهب*۱ و تعبیر خواب ده گانه ی کید هندی - خواب دوم
**
خواب دوم کید:برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
مهران راهب*۱ و تعبیر خواب ده گانه ی کید هندی - ۱
***
یکی شاه بُد هند را نام کید/نکردی جز از دانش و رای صید-
دل بخردان داشت و مغز ردان/ نشست کیان افسر موبدان -
دمادم به ده شب پس یکدگر/ همی خواب دید این شگفتی نگر -
به هندوستان هرک دانا بدند/ به گفتار و دانش توانا بدند -
بفرمود تا ساختند انجمن /هرانکس که دانا بد و رایزن-
**
کید هندی از خواب های ده گانه اش به مهران راهب میگوید:
به ژرفی بدین خواب من گوش دار/گزارش کن و یک به یک هوش دار-
چنان دان که یک شب خردمند و پاک/بخفتم به آرام، بی ترس و باک-
خواب اول کید:
یکی خانه دیدم چو کاخی بزرگ/بدو اندرون ژنده پیلی سترگ-
در خانه پیدا تر از کاخ بود/به پیش اندرون تنگ سوراخ بود-
گذشتی ز سوراخ پیل ژیان/تنش را ز تنگی نکردی زیان-
ز روزن گذشتی تن و بوم اوی/بماندی بدان خانه خرطوم اوی-
تعبیر مهران:
چو بشنید مهران ز کید این سخن/بدو گفت ازین خواب دل بد مکن-
نه کمتر شود بر تو نام بلند/نه آید بدین پادشاهی گزند-
سکندر بیارد سپاهی گران/ز روم و ز ایران گزیده سران-
چو خواهی که باشد ترا آبروی/خرد یار کن رزم او را مجوی-
ترا چار چیزست کاندر جهان/کسی آن ندید از کهان و مهان-
یکی چون بهشت برین دخترت/کزو تابد اندر زمین افسرت-
چو بر کار تو رای فرخ کنیم/همان خواب را نیز پاسخ کنیم-
یکی خانه دیدی و سوراخ تنگ/کزو پیل بیرون شدی بیدرنگ-
تو آن خانه را همچو گیتی شناس/همان پیل، شاهی بود ناسپاس-
که بیدادگر باشد و کژ گوی/جز از نام شاهی نباشد بدوی-
ازین پس بیاید یکی پادشا/چنان سست و بی سود و ناپارسا-
به دل سفله باشد به تن ناتوان/به آز اندرون نیز تیره روان-
کجا زیر دستانش باشند شاد/پر از غم دل شاه و لب پر ز باد -
...............................................................................
پ ن:
*مهران راهب،
معاصر اسکندر، تعبیر کننده ی خواب ِ ده گانه ی کید هندی:
یکی نامدارست مهران به نام/ز گیتی به دانش رسیده به کام –
به شهر اندرش خواب و آرام نیست/نشستش به جز با دد و دام نیست –
ز تخم گیاهان کوهی خورد/چو ما را به مردم همی نشمرد –
راهب ِ کوه نشینی که خواب کید هندی را تعبیر کرد و به او توصیه کرد چهار چیزی که اسکندر از تو خواهد خواست را برایش تدارک ببین و نثارش کن:
چو آید بدو ده تو این چار چیز/برآنم که چیزی نخواهد به نیز –
چو خوشنود داری ورا، بگذرد/که دانش پژوهست و دارد خرد