و.ک(180,3)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***شکار زن در شاهنامه - ۳ - گیو و طوس و یافتن پریچهره ی سرگردان(خویش گرسیوز*)
***
گیو و طوس و یافتن پریچهره ی سرگردان(خویش گرسیوز)مادر سیاووش، سیاوش از او و کیکاووس پا میگیرد.
بهادر امیرعضدی
و.ک(180,2)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***شکار زن در شاهنامه - ۲ - بیژن گیو و دختران بزمگاه توران زمین
***
بیژن گیو و دختران بزمگاه توران زمین
***
گرگین میلاد پس از کشته شدن گرازان بیشه به دست بیژن گیو:(بگیریم ازیشان پری چهره چند/به نزدیک خسرو شویم ارجمند)-
و.ک(180,1)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***و بدینسان ست که در جو مردسالارانه ی آن روزگار، زن (اسپنوی)، شکار ارزیابی میشود.
بهادر امیرعضدی
............................................................................* تژاو، داماد افراسیاب:
به گیتی تژاوست نام مرا/به هر دم برآرند کام مرا-
نژادم به گوهر ز ایران بُدست/ز شیران و از پشت شیران بدست-
کنون مرزبانم بدین تخت و گاه/نگین بزرگان و داماد شاه -
تژاو، کشته بدست گیو به خونخواهی بهرام ِ گودرز:
خروشید و بگرفت ریش تژاو/بریدش سر از تن بسان چکاو -
دل گیو زان پس بریشان بسوخت/روانش ز غم آتشی بر فروخت -
خروشی برآورد کاندر جهان/که دید این شگفت آشکار و نهان -
که گر من کشم ور کشی پیش من/برادر بود گرکسی، خویش من -
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
پند های عملگرایانه(پراگماتیستیک) در شاهنامه - (3) - پراگماتیسم رستم
***
ناسازگاری جنگ با خرد، جنگیدن با خرد ورزیدن.
***
عملگرایی(پراگماتیسم) و فریبکاری ِ ناگزیر ِ رستم رو یا روی افسونگری افراسیاب
***نه هنگام گرزست و تیغ و سنان / بدین کار باید کشیدن عنان -
................................................................................
پ ن:
حکیم فرزانه ی طوس، فردوسی بزرگ، در جایی دیگر(بخش شاپور ذوالاکتاف)، "بار ِ معنایی مثبت" نیرنگ را به رخ می کشد و نیرنگ را(صد البته در آوردگاه و میدان رزم)، همسنگ "داد"، "رای"، "اراده"، "کوشایی" و رشادت و جنگاوری میداند و موجه می انگارد:
ز شاپور زان گونه شد روزگار/که در باغ با گل ندیدند خار-
*ز داد و ز رای و ز آهنگ اوی/ز بس کوشش و جنگ* و نیرنگ اوی-
پلتیک، سیاست، عنصر غافلگیری، عقب نشینی تاکتیکی و غیره، گاه از ارکان جنگ به حساب می آیند. گاه حتی فرار تاکتیکی هم. مثل فرار مصلحتی گیو رویاروی پیران ویسه در بخش آوردن فرنگیس و کیخسرو از توران به ایران، که با همین فیگور فرار کردن و گریختن از پیش پیران، گیو از عنصر غافلگیری بهره می برد و پیران را به دام می اندازد.
بهادر امیرعضدی