و.ک(002,1)
بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***برداشت مفاهیم متفاوت از موبد در شاهنامه فردوسی، فراتر از پندار عامه از موبد، به مفهوم ساده و مصطلح "مبلّغ، مرجع یا شارح ِ دینی".
حکیم طوس در شاهنامه، جایگاه های متعدد، متفاوت و گاه متضادی برای مفهوم موبد بر می گزیند.بهادر امیرعضدی
و.ک(112)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***(92) - اصطلاح ِ "سر باشه، کلاه هم جور میشه" در شاهنامه ی فردوسی.
***اگر من شوم کشته دیگر بود/سر تاجور باشد افسر بود-
بهادر امیرعضدی
بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
شخصیت های شاهنامه، همدیگر را چگونه می بینند؟ - بخش 4 - فریبرز ِ کاووس، از دید طوس نوذر
***
طوس، فریبرز ِ کاووس را برتر از کیخسرو می داند:
چو بشنید پاسخ چنین داد طوس/که بر ما نه خوبست کردن فسوس-
به ایران پس از رستم پیلتن/سرافرازتر کس منم ز انجمن-
نبیره منوچهر شاه دلیر/که گیتی به تیغ اندر آورد زیر-
همان شیر پرخاشجویم به جنگ/بدرم دل پیل و چنگ پلنگ-
همی بی من آیین و رای آورید/جهان را به نو کدخدای آورید-
نباشم بدین کار همداستان/ز خسرو مزن پیش من داستان-
جهاندار کز تخم افراسیاب/نشانیم بخت اندر آید به خواب-
نخواهیم شاه از نژاد پشنگ/فسیله نه نیکو بود با پلنگ-
کسی کاو بود شهریار زمین/هنر باید و گوهر و فر و دین-
فریبرز کاووس فرزند شاه/سزاوارتر کس به تخت و کلاه-
بهرسو ز دشمن ندارد نژاد/همش فر و برزست و هم نام و داد-
سبک شد عنان و گران شد رکیب/بلندی که دانست باز از نشیب-
*به جوش آمد آن نامبردار گرد/عنان بارهٔ تیزتگ را سپرد-
*
چو بیژن پدید امد اندر نشیب/سبک شد عنان و گران شد رکیب-
مهار را سبک ساخت و موزه بر شکم اسب فشرد.
بهادر امیرعضدی