برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - 21 - نامه ی سام به زال زر.
***
نامه ی سام به زال:
پس آن نامهٔ زال پاسخ نوشت/بیاراست چون مرغزار بهشت-
نخست آفرین کرد بر کردگار/بران شادمان گردش روزگار-
ستودن گرفت آنگهی زال را/خداوند شمشیر و کوپال را-
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
حکیم خردمند طوس فردوسی فرزانه، این بار پندهای ناب خود را از زبان زال به گوش ما می رساند.
***
زال زر در آزمون منوچهر، تیغ سخن از نیام بر می کشد و پند هایی در قالب پاسخ به آزمون منوچهر بر زبان می راند.
((کنون از نیام این سخن برکشیم)):
همه رنج ما ماند زی خارستان/گذر کرد باید سوی شارستان-
کسی دیگر از رنج ما برخورد/نپاید برو نیز و هم بگذرد-
چنین رفت از آغاز یکسر سخن/همین باشد و نو نگردد کهن-
اگر توشه مان نیکنامی بود/روانها بران سر گرامی بود-
و گر آز ورزیم و پیچان شویم/پدید آید آنگه که بیجان شویم-
گر ایوان ما سر به کیوان برست/ازان بهرهٔ ما یکی چادرست-
چو پوشند بر روی ما خون و خاک/همه جای بیمست و تیمار و باک-
بیابان و آن مرد با تیز داس/کجا خشک و تر زو دل اندر هراس-
تر و خشک یکسان همی بدرَوَد/وگر لابه سازی سخن نشنود-
دِروگر زمانست و ما چون گیا/همانش نبیره همانش نیا-
به پیر و جوان یک به یک ننگرد/شکاری که پیش آیدش بشکرد-
جهان را چنینست ساز و نهاد/که جز مرگ را کس ز مادر نزاد-
ازین در درآید بدان بگذرد/زمانه برو دم همی بشمرد-
چو زال این سخنها بکرد آشکار/ازو شادمان شد دل شهریار-
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - 20 - نامه افراسیاب به سیاوش
***
نامه نگاری، افراسیاب به سیاوش:
چو بشنید افراسیاب این سخن/یکی رای با دانش افگند بن-
دبیر جهان دیده را پیش خواند/زبان برگشاد و سخن برفشاند-
وصفی زیبا و دلنشین از نوشتن:
نخستین که بر خامه بنهاد دست/به عنبر سر خامه را کرد مست-
جهان آفرین را ستایش گرفت/بزرگی و دانش نمایش گرفت-
کجا برترست از مکان و زمان/بدو کی رسد بندگی را گمان-
خداوند جانست و آن خرد/خردمند را داد او پرورد-
ازو باد بر شاهزاده درود/خداوند گوپال و شمشیر و خود-
خداوند شرم و خداوند باک/ز بیداد و کژی دل و دست پاک-
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
آیین نگارش، تکنیک و فنّ نامه نگاری در شاهنامه فردوسی - 19 نامه سیاوش به کیکاووس
***
نامه سیاوش به کیکاووس:
بفرمود تا رفت پیشش دبیر/نوشتن یکی نامه ای بر حریر-
نخست آفرین کرد بر دادگر/کزو دید نیروی و فر و هنر-
خداوند هوش و زمان و مکان/خرد پروراند همی با روان-
گذر نیست کس را ز فرمان او/کسی کاو بگردد ز پیمان او-
ز گیتی نبیند مگر کاستی/بدو باشد افزونی و راستی-
ازو باد بر شهریار آفرین/جهاندار وز نامداران گزین-
رسیده به هر نیک و بد رای او/ستودن خرد گشته بالای او-
بهادر امیرعضدی
و.ک(003,13)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***